داستان کوتاه «تک‌چهره‌ی خاگدیس از ادگار آلن پو» «قصری که خدمتکارم جرأت کرده بود به زور وارد آن شود تا نگذارد شبی را با وضع روحی خرابم در هوای آزاد سر کنم، یکی از آن توده‌های برهم انباشته از ملال و عظمت بود که زمانی دراز میان کوه‌های «آپنین» اخم کرده بود، قصری که خانم «رادکلیف» آن را نه چندان واقعی، که در خیال، می‌پنداشت. از همه ظواهر برمی‌آمد که قصر به تازگی و موقتاً ترک شده است. در یکی از آپارتمان‌ها که مبلمان کمتر مجللی داشت اتراق کردیم آپارتمان در یکی از برج‌های دورافتاده قصر قرار داشت تزئیناتش پُرمایه اما ژنده و کهنه بود. …

ادامه مطلب

بزرگ‌منش و بردباری در برابر غلام بداخلاق یکی از بزرگان غلامی بدخلق و زشت روی دارد و با این همه او را از خود دور نمی‌سازد. ملامتگری به او می‌گوید: «بهتر است به جای او غلام دیگری بخری.» آن بزرگ جواب می‌دهد: «اگرچه خُلق و طبع این غلام بد است، حضور او در من تأثیر مثبت دارد.» (بوستان: ۱۲۴) موضوع: تحملِ آزار دیگران درون مایه: ناتراشیدگانی را که تأثیری مثبت بر خُلق وخوی دارند باید تحمل کرد. طرح فشرده: بزرگی رفتار زشت غلامش را تحمل می‌کند. شخصیت‌ها: بزرگی؛ غلام یکی از بزرگان؛ ملامتگر —————————————————————————————— از دو جنبه‌ی رفتاری می‌توان به این حکایت نگاه کرد: سلامتِ …

ادامه مطلب